پارت صد و سی و چهارم

زمان ارسال : ۱۳۵ روز پیش

روی مبل چرمی تک‌نفره نشسته بود.پرده‌های کتان طوسی رنگ را کیپ تا کیپ کشیده‌بود. نور خورشید هیچ راهی برای ورود نداشت!

با دو انگشت سبابه و میانی،شقیقه‌اش را دورانی ماساژ می‌داد.چشم‌هایش را بسته‌بود و در دنیای تاریک ذهنش پرسه می‌زد. ذهنش از فضای س ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید